جوجه طلاییجوجه طلایی، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
السای مامانالسای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات جوجه طلایی

دختر شیطون بلای مامان

1393/8/21 11:15
نویسنده : maman zahra
204 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر ناز مامان

شما امروز 3 ماه و 22 روزته. اون اولا که کوچولو بودی مامان خیلی میترسید بغلت کنه. آخه هم نافت نیفتاده بود هم خیلی ظریف بودی. همش میگفتم نکنه اذیت بشی. اما الان خداروشکر تپل مپل مامان شدی. وقتی داری شیر میخوری همش بازی بازی میکنی. ولی وقتی حسابی خوابت بگیره همش صورتت میچسبونی به بالش که یعنی مامان من شیر میخوام بخوابم!!

همش دوس داری بشینی و اطرافت نگاه کنی! یه وقتایی که خیلی میشینی میگم مامان خسته شدی دیگه دراز بکش اما بازم سرت به زور از رو بالش بلند میکنی که یعنی دوس ندارم بخوابم. میخوام بشینم!!

این روزا عاشق کتاب خوندن شدی. خیلی با دقت به عکساش نگاه میکنی. میخندی و برات جالبه. منم هرروز یه کتاب برات میخونم عزیزم.

اینم عکس کتاباته:

آپلود عکس

البته بیشترش خاله جون برات خریده. از همه بیشتر عاشق حسنی هستی.  

تازگیا موقع گریه کردن چشمات خیس اشک میشه. خودت لوس میکنی قربونت برم مثه فرشته میشی.

موهای مامان خیلی دوس داری. وقتی نزدیک صورتت میکنم قهقهه میزنی و کیف میکنی. هرچی هم به دستت میرسه  میخوای بکنی تو دهنت. 

دیروز میخواستی پتی (عروسک زرافه ات) رو بخوری اما نمیتونستی و حسابی شاکی شده بود!!! منم رفتم پستونکت آوردم گذاشتم دهنت....عجیب بود که خوردی! چون قبلا حالت بد میشد. اما انگار الان لثه هات میخاره و دوس داری گازش بگیری.

راستی برا رفلکست بابا دو تا شربت برات گرفته. یکیش به هزار زحمت پیدا کرده که شما بخوری و دیگه بالا نیاری. شما هم اولا خوب میخوردی. اما الان که شیطون بلا شدی دهنت سفت میبندی و نمیزاری قطره بریزم دهنت!!

الهی مامان قربونت بره شیطون بلای مامان.

 

پسندها (1)

نظرات (0)