جوجه طلاییجوجه طلایی، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
السای مامانالسای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات جوجه طلایی

یه روز معمولی!!

1393/9/11 3:35
نویسنده : maman zahra
339 بازدید
اشتراک گذاری

النا خانوم شما یه مدتیه که شبا زودتر از ساعت 2 نمیخوابی و عوضش تا لنگ ظهر خوابی!! آخر هفته زنعمو و هما اومده بودن خونمون تا هما بره کنکور بده. شما هم خوب پذیرایی کردی و تا 2:30 براشون آواز میخوندی!! راستی هما برات یه خرسم آورده که شما باهاش بازی میکنی.

من دیگه به شب بیداری شما عادت کردم خوشگل مامان. این عکس دختر نازمه که مثل فرشته ها لالا کرده.

 

کم کم یه کش و قوسی به خودت میدی و زیر چشمی نگاه میکنی ببنی چه خبره! ا پتی هم اینجاست. بغلش میکنی و بیدار میشی.

 

دلت میخواد دمر شی. مامان کمکت میکنه تا برگردی. میخوای پتی رو بخوری.

 

آخ آخ دخترم خسته شده و لجش درومده!!

 

 

اینم پایان کار: النا خانوم داره خستگی میگیره!

 

 

ساعت 2 شب و النای من همچنان بیدار!

خدایا شکرت که چنین دختر نازی بهمون دادی.بوس

 

 

پسندها (8)

نظرات (4)

سحرمامی آرتین
14 آذر 93 12:25
ای جانم عزیزدلم چه نازه دخمل خوشمل خاله فداش بشه. بووووووووس
maman zahra
پاسخ
خدا نکنه خاله جون
مامان صدیقه
15 آذر 93 7:16
عزیزم .نازنازی.
سما مامان مرسانا
15 آذر 93 15:02
سلام واااااااي اين فسقلي رو ببين تا ساعت 2هم بيدار بوده چقدر توپولو هستي شما خدا حفظت كنه خاله عزيزم به منم سربزن با افتخار لينك شدي تو هم بلينك بووووووووس واسه النا جوننننممممممم
maman zahra
پاسخ
قربونت عزیزم. شما هم با افتخار لینک شدی مهربون.
بابای آرمان
1 بهمن 93 19:37
خدا حفظش کنه